اجل مقتولاَجَل، سرآمد زمانی یا تمام مدّت هر پدیده، کار یا موجود میباشد و در علم کلام، مدّت عمر انسان و زمان فرا رسیدن مرگ انسان را نیز اجل میگویند. درباره اجل مقتول این شبهه شده است که شخص مقتول، اگر کشته نمیشد، به حیات طبیعی خود ادامه میداد یا خیر؟ در بررسی این شبهه مشخص میشود که شخص مقتول اگر کشته نمیشد، امکان داشت زنده بماند و ممکن بود بمیرد. ۱ - طرح شبههدرباره اجل مقتول این پرسش مطرح است که «شخص مقتول، اگر کشتهنمیشد، به حیات طبیعی خود ادامه میداد یا خیر؟». متکلّمان در پاسخ به این سؤال، آرای گوناگونی ارائه کردهاند. ۱.۱ - دیدگاه جبرگرایانپاسخ جبرگرایان به این سؤال منفی است، و دلیل آن را تخلّف از علم الهی دانستهاند. ۱.۲ - دیدگاه برخی معتزلهبرخی از معتزله بغداد بهطور قاطع پاسخ را مثبت میدانند و برای بیان خود چنین استدلال کردهاند که در غیر این صورت لازم میآید قصاص قاتل لازم نباشد (چون در واقع زمان مرگ مقتول فرا رسیده و اگر قاتل هم او را نمیکشت، زنده نمیماند). ۱.۳ - دیدگاه بیشتر متکلّمانبیشتر متکلّمان پاسخ دادهاند: امکان دارد زنده بماند و ممکن است بمیرد. ۱.۴ - اقوال دیگربرخی از متکلمان میگویند: اگر علم الهی به بقای او تعلّق گرفته، اگر بهوسیله قاتل کشته نشود، از اجل مشروط و معلّق رها شده و تا اجل مسمّی زنده خواهد ماند. گروه دیگری از آنان میگویند: اجل حقیقی مقتول، همان زمانی است که کشته میشود. امّا در پاسخ این اشکال که اگر کشته نمیشد و به حیات خود ادامه میداد، گفتهاند: اشکال مذکور فرضی بیش نیست و اجل دیگری که در این صورت برای مقتول تصوّر میشود، تقدیری و فرضی است. ۲ - پانویس
۳ - منبعپژوهشگاه فرهنگ ومعارف اسلامی، دانشنامه موضوعی قرآن، برگرفته از مقاله «اجل»، تاریخ بازیابی ۹۸/۵/۹. |